
مصاحبه متفاوت با شبنم جلیلی
1) آیا کتاب روانشناسی نظام جدید کاربردیتر شده است؟
بسیاری از مباحث مطرح شده در کتاب روانشناسی نظام جدید، جنبۀ کاربردی دارند، اما برای اینکه شما دانشآموزان عزیز بتوانید آموختههای خود را در موقعیتهای مختلف به کار بگیرید، باید موضوعات را خوب فهمیده باشید و از محدودۀ کتاب درسی فراتر بروید و امکان به کار گیری آموختههای خود را در موقعیتهای زندگی واقعی جستوجو کنید.
برای مثال در درس اول با روش علمی آشنا میشوید و وقتی مراحل روش علمی را فرا میگیرید، میتوانید این مراحل را در حل مسائل زندگی خود به کار بگیرید. به عنوان مثالی دیگر میتوانیم به مباحث درس دوم اشاره کنیم. شما در این درس با ویژگیهای رشد آشنا میشوید و با پی بردن به علت بسیاری از رفتارها در سنین مختلف، واکنش مناسبی را در مواجهه با آنها از خود نشان خواهید داد. برای مثال با توجه به نحوۀ پردازش اطلاعات در کودکان پیشدبستانی، متوجه میشوید هر چه برای آنان توضیح دهید که دو لیوان 250 گرمی که ناهمشکل هستند- یعنی یکی از آنها کوتاه و پهن و دیگری بلند و باریک است- آبمیوه را به یک اندازه در خود جای میدهند، آنان نمیتوانند این موضوع را درک کنند و بهترین راهحل برای پیشگیری از بروز خشم و عصبانیت خواهر و برادر یا فرزندان کوچک خودتان در آینده بر سر اینکه آبمیوۀ یکی از آنها کمتر و آبمیوۀ دیگری بیشتر است، این است که از لیوانهای مشابه برای آنها استفاده کنید. یا در درس سوم، اصول گشتالت را میخوانید. به کاربرد این اصول در مباحثی که در درس چهارم به آنها اشاره شده است، فکر کنید. مبحث «چگونه مطالعه کنیم تا حافظۀ بهتری داشته باشیم» را بخوانید و کاربرد اصول گشتالت را در روشهای بهسازی حافظه جستوجو کنید. برای مثال، وقتی ما فن مطالعۀ چند حسی را به کار میگیریم و همزمان با تکرار محصولات کشاورزی صادراتیِ کشور پاکستان، تصویری از این محصولات را در ذهن خود مجسم میکنیم، بین رمزگردانی شنیداری و رمزگردانی دیداری از اطلاعات، یک رابطۀ همزمانی ایجاد میکنیم. یعنی اصل مجاورت را به کار میگیریم. یا وقتی فن سازماندهی مطالب را به کار میگیریم و برای به حافظه سپردن اسامی دوستانی که در یک مهمانی حضور دارند، نام آنان را بر اساس رشتههای تحصیلی آنها- یعنی رشتههای انسانی، ریاضی و تجربی- در گروههای مجزا قرار میدهیم و به حافظه میسپاریم، اصل مشابهت را به کار میگیریم؛ چون نام افراد را بر اساس شباهت رشتۀ تحصیلی آنها، گروهبندی میکنیم. البته به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که اصول کلی روانشناسی گشتالت برگرفته از مفاهیم ریاضی است. سازماندهی یا قفسهبندی و گروهبندی، یا قرار دادن اطلاعات در یک مجموعه، از مفاهیم ریاضی هستند که در تدوین نظریۀ گشتالت به کار گرفته شدهاند.
شما از طریق مطالعۀ بیشتر در خصوص مباحث درسی و با مراجعه به تجارب خودتان و تجربههای افراد دیگر، میتوانید کاربرد موضوعاتی را که در کتاب روانشناسی مطرح شدهاند، جستوجو کنید و با راهنمایی دبیر روانشناسی خود در مورد این موضوعات، یک روزنامههای دیواری تهیه کنید تا دوستانتان که در رشتههای ریاضی و تجربی تحصیل میکنند نیز از دانش شما بهرهمند شوند.
2) آیا راهکارهایی که در کتاب به آنها اشاره شده کارآمد هستند؟
بسیاری از مواردی که در کتاب درسی مطرح شده است، مبنای علمی دارد و حاصل نتایجی است که در تحقیقات علمی متعدد به دست آمده است. مانند راهکارهای کاهش خوگیری و افزایش انگیزه و همینطور، راهکارهایی که به کارگیری آنها به بهسازی حافظه منجر میشود و در کتاب روانشناسی مشاوران نیز این روشها (مثل دستهبندی و سازماندهی موضوعات مختلف، همراه کردن مثالهای متعدد با تعریفی که از یک مفهوم ارائه شده است و همینطور، مقایسۀ مفاهیم مختلف با هم و بیان تفاوتها و شباهتهای آنها) به طور مکرر به کار گرفته شده است و دانشآموزان عزیز میتوانند تأثیر آن را بر توانایی ذخیرۀ اطلاعات در حافظۀ خود ارزیابی کنند.
3) تفاوت کتاب روانشناسی نظام قدیم و نظام جدید چیه؟
یکی از تغییراتی که ما در نگارش کتاب روانشناسی نظام جدید شاهد آن هستیم، تلاش مؤلفان این کتاب برای سهیم کردن شما دانشآموزان عزیز در فرایند یادگیری است. برای دستیابی به این هدف، گذشته از تدوین فعالیتهای مرتبط با موضوعات درسی که این امکان را برای شما فراهم میسازد تا آموختههای خود را به عمل دربیاورید و از این طریق، در فرایند یادگیری به صورت فعال عمل کنید و امکان یادگیری عمیقتر موضوعات درسی را برای خود فراهم سازید- که البته در کتاب نظام قدیم نیز فعالیتهای مرتبط با موضوعات درسی تعیین شده بود- برخی از مباحث در کتاب نظام جدید، با بیان یک مثال یا طرح چند پرسش آغاز میشود که افزایش نقش شما در یادگیری موضوعات درسی را به همراه دارد.
خواندن داستان کوتاه یا یک مثال، پیش از بیان یک مطلب، ذهن شما را فعال میکند و به شما این امکان را میدهد که آن را با رویدادهای مشابهی که در زندگی واقعی خود تجربه کردهاید پیوند بزنید و از طریق تلفیق دانش جدید با دانشی که قبلاً کسب کردهاید، به درک عمیقتری از آن موضوع برسید. طرح چند پرسش در ابتدای یک مطلب نیز ذهن شما را فعال میکند و وقتی در حال مطالعۀ ادامۀ آن مطلب هستید، اطلاعات را تجزیه و تحلیل میکنید، ارتباط بین پرسشها و آنچه در ادامۀ آن میخوانید را جستوجو میکنید و همزمان با آن، در نتیجۀ ابهامهایی که در ذهن شما شکل گرفته، پرسشهای جدیدی را میسازید که شما را به تکاپوی ذهنی بیشتری وامیدارد و تلاشتان برای یافتن پاسخ این پرسشها از طریق مطالعۀ بیشتر یا شرکت در تعاملات گروهی در کلاس درس را افزایش میدهد که نتیجۀ آن، یادگیری عمیق مطالب است و هر چه با موضوعات درسی، بیشتر درگیر شوید و در مورد آنها به کنکاش ذهنی بپردازید، پایههای یادگیری شما محکمتر میشود. البته همانطور که گفته شد، رسیدن به این مرحله مستلزم این است که کتاب را با هدف حفظ کردن و به حافظه سپردن جملهبهجملۀ آن نخوانید و موضوعات طرح شده در آن را در ذهن خود زیرورو کنید و در مورد آنها به سؤال و جواب بپردازید و ارتباط بین آنچه میخوانید و آنچه قبلاً آموختهاید را جستوجو کنید. این همان هدفی است که در کتابهای روانشناسی مشاوران نیز دنبال شده و این کتابها به گونهای تألیف شدهاند تا ذهن شما را به تکاپو وادرند و در برقراری ارتباط بین موضوعات مختلف، ساختن پرسشهای جدید و یافتن پاسخ آنها به شما کمک کنند.
4) چرا روانشناسی فقط بین رشتۀ انسانی تدریس میشود؟(در دبیرستان)
دانش روانشناسی در زندگی همۀ ما کاربردهای عملی زیادی دارد. برای مثال، با توجه به راهکارهایی که علم روانشناسی در اختیار ما قرار میدهد، یاد میگیریم که چگونه میتوانیم حافظۀ خود را تقویت کنیم، سطح انگیزشیِ خود را افزایش دهیم و چگونه اضطراب خود را در موقعیتهایی مثل جلسۀ امتحان کاهش دهیم. از این رو، لزوم تدریس روانشناسی در رشتههای دیگر نیز احساس میشود. اما از ابتدای تفکیک رشتهها در دورۀ دبیرستان، روانشناسی را جزو یکی از دروس رشتۀ انسانی تعریف کردند که تا امروز نیز ادامه داشته است.
5) چرا روانشناسی جزو چهار درس کلیدی است که شما و آقای تمنا به طور جدی بر روی آن سرمایهگذاری کردهاید؟
کتاب روانشناسی که دانشآموزان عزیز باید آن را بخوانند، فقط یک کتاب است. بنابراین، حجم مطالبی که در این کتاب یاد گرفته میشود کمتر از بسیاری از دروس دیگر است و این امکان را برای عزیزان شرکت کننده در کنکور فراهم میسازد تا با کمی وقت گذاشتن و مطالعۀ دقیقتر این کتاب، احتمال دستیابی به نتیجۀ بهتر در کنکور را برای خود افزایش دهند.
6) تفاوت بین فردی که از رشتۀ انسانی وارد دانشگاه میشود و در رشتۀ روانشناسی تحصیل میکند با فردی که از رشتۀ ریاضی یا تجربی وارد این رشته شده است، چیه؟
فرقی ندارد که از کدام رشته وارد دانشگاه میشویم و در حوزۀ علوم انسانی تحصیل میکنیم. مهم این است که یاد بگیریم به شیوۀ نقادانه یا سنجشگرانه فکر کنیم. تفکر نقادانه در حوزۀ علوم انسانی، یک مهارت کلیدی است. بنابراین، هر فردی که علاقهمند به تحصیل در رشتههای علوم انسانی است باید در جهت فراگیری این شیوۀ تفکر تلاش کند و نه تنها یاد بگیرد که شنیدهها و دیدههای خود را مورد ارزیابی قرار دهد؛ بلکه باید یاد بگیرد افکار و نظرات خودش را نیز با نگاهی تحلیلی و نقادانه بررسی کند. تفکر سنجشگرانه در درس آخر منطق آموزش داده شده است. اما فراگیری آن به تمرین نیاز دارد و ما باید خود را عادت دهیم که هر سخنی را که میشنویم و یا میخوانیم و همینطور هر رویدادی را که شاهد آن هستیم، با رویکرد انتقادی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. اما متنخوانی را که یکی از پیشنیازهای تفکر سنجشگرانه است، نباید از نظر دور بداریم و لازم است که این مهارت را نیز یاد بگیریم. برای فراگیری این مهارت، میتوانید به سایت www.ensaniha.ir مراجعه کنید و از طریق جستوجوی فایلهای صوتیِ آموزش متن خوانی که توسط آقای تمنا به زبان بسیار ساده ارائه شده است، دسترسی یابید و آن را یاد بگیرید.
7) روشی که برای پاسخ به "سوالات مفهومی" روانشناسی کنکور لازم است دانشآموزان یاد بگیرند، چه روشی است؟
پاسخ این پرسش را در کتاب تیزشیم روانشناسی خواهید یافت. این کتاب اساساً با هدف آموزش نحوۀ پاسخگویی به پرسشهای مفهومی تألیف شده است. پاسخهای تشریحی در این کتاب به گونهای ارائه شده که دانشآموزان عزیز با مطالعۀ آن، به تدریج میآموزند که چگونه اطلاعات کلیدی را از متن و گزینههای یک پرسش استخراج کنند و با پیوند زدن آنها با دانش پیشین خود، به تحلیل آنها بپردازند و به درک موضوع مورد پرسش، و در نهایت، به پاسخ صحیح برسند.
8) امسال تا چه حد سوالات شبیه پارساله و آیا لازمه کتاب نظام قدیم رو هم بخونن دانش آموزا؟
سؤالهای کنکور در سالهای اخیر، مفهومیتر شده است و آزمون 98 از این جهت با آزمونهای چند سال گذشته شباهت زیادی داشت. اما تفاوت آن با سالهای گذشته این بود که پرسشهای درس روانشناسی، باید برای دو گروه از متقاضیان شرکت کننده در کنکور طراحی میشد. برای یک گروه از عزیزانی که پیش از سال 98 از دبیرستان فارقالتحصیل شده بودند، از کتاب روانشناسی نظام قدیم و برای گروه دیگر که در سال 98 فارغالتحصیل میشدند، از کتاب نظام جدید باید سؤال طرح میشد. ولی چون طراحان سؤال کنکور در جهت همسانسازی سؤالها برای این دو گروه تلاش میکردند و از طرفی دیگر، موضوعات مشابه با محتوای متفاوت در هر دو کتاب روانشناسی مطرح شده است، تنظیم پرسشها با یک اشتباه سهوی همراه شد و چند پرسش در ترکیب سؤالهای نظام جدید قرار گرفت که در این کتاب به آن پرداخته نشده بود. اما کتاب روانشناسی برای عزیزانی که از سال 98 به بعد فارغالتحصیل میشوند، کتاب نظام جدید است و سؤالهای کنکور باید از همین کتاب طراحی شود؛ بنابراین نیازی نیست که این عزیزان کتاب نظام قدیم را هم بخوانند.
9) تاثیر روانشناسی بر زندگی خودتان چیست؟
همۀ ما از مطالعات خود در هر زمینهای که باشد تأثیر میپذیریم و در جریان تأثیرپذیری از آموختههایمان، تجربیات منحصر به فردی را به دست میآوریم و در مسیری که خود تعیین میکنیم، گام برمیداریم. اما همۀ ما در این مسیر، از ابزاری مشترک بهره میگیریم. این ابزار، تفکر است که قدرت شناخت و استفاده از آموختههایمان را برای ما فراهم میسازد. بنابراین، اهمیت نقش تفکر در زندگی همۀ ما انسانها ما را به این نتیجه میرساند که آنچه بیش از هر چیز دیگر باید در جریان رشد و تحول خود مورد توجه قرار دهیم، تلاش در جهت اصلاح و بهبود تفکرمان است. ما باید به خودمان یاد بدهیم که از چارچوب شنیدهها و دیدههایمان فراتر برویم و از طریق تحلیل اطلاعات، به ارزیابی آنها از زوایای مختلف بپردازیم. یکی از بهترین راهها برای دستیابی به این هدف، مطالعۀ کتاب و تمرین دادن مغز از طریق سؤال و جواب کردن دربارۀ محتوای آن است. البته این را هم باید بدانیم که تلاش برای بهبود تفکر، فرایندی است که در سرتاسر عمر ما ادامه مییابد؛ چون درست است که این تلاش به رشد تواناییهای ذهنی و منطقیتر شدن تفکر ما منجر میشود، اما هیچیک از ما نمیتواند ادعا کند که اشتباهات فکری خود را به صفر رسانده است. ولی همۀ ما وقتی در فرایند تفکر خود دچار اشتباه میشویم، میتوانیم آن را شناسایی و اصلاح کنیم. شما بسیار جوان هستید و عمری طولانی در انتظارتان است و با توجه به اینکه دستیابی به اهدافتان مستلزم برنامهریزی دقیق، و لازمۀ برنامهریزی دقیق نیز اندیشیدن به شیوۀ تحلیلی و عقلانی است، یکی از مهمترین آموختههای شما میتواند تلاش آگاهانه برای ارتقای تواناییهایتان در جهت شکل عقلانی دادن به تفکرتان باشد.
6 نظر
پاسخ انسانی ها
ﺳﻪشنبه 26 آذر 1398
سلام آقا رضا عزیز. پیام شما به مولف محترم ارسال خواهد شد. خوشحالیم از مفید بودن سایت انسانیها در این تبادل و رابطه شما انسانیها
پاسخ انسانی ها
یکشنبه 18 اسفند 1398
سلام لیلا خانم
تمام کامنتهاتون را چندباره فرستادین. این کار باعث ترافیک در صندوق پیامها و دیر جواب دادن به کامنت شما و دیگران میشه.
لطفا قبل از ارسال کامنت، مطالب سایت را کمی جستجوکنید.
مثلا شما برنامه برای روزهای تعطیلمیخواین که در مطالب صفحع اصلی سایت هست. کافیه کمی دقت کنید.
امیدوارم کمی بیشتر دقت کنید.
موفق باشید
انسانی یار
پاسخ انسانی ها
دوشنبه 18 فروردین 1399
سلام به شما دوست عزیز.
خوش اومدید به جمع انسانیها.
در ابتدا لازمه ماهیت دروس رشته انسانی که به یه دسته زبانی،متنی و محاسباتی تقسیم میشن رو بشناسید و روش مطالعشون رو یاد بگیرید(تمام این موارد به صورت کامل در سایت توضیح داده شدن).
اما به صورت کلی در رشته علوم انسانی و هر رشته دیگری برای عمق دادن به یادگیری لازمه روی درک عمیق محتوای اون درس و تسلط کامل با پرکاری تستی تمرکز کنید.
بله،تغییرات بسیار جزئی بودن که می تونید ازشون چشم پوشی کنید و از همین منابع استفاده کنید.
موفق باشید.
دشتبان
چهارشنبه 20 آذر 1398
سلام. مقدمه خانم جلیلی در این کتاب بینظیر و با شکوه است. مرسی
پاسخ انسانی ها
پنجشنبه 21 آذر 1398
سلام. دقیقا متوجه منظورتون از (کتاب) نشدیم اما خوشحالیم که مورد رضایت و جذاب برای شما بوده.